آفتاب مهتاب

ساخت وبلاگ
تردیدی ندارم من خلق شده ام برای نوشتنت ، برای روی کاغذ آوردنت. کمی به من فرصت بده. ساخت و پرداختت کار آسانی نیست باید سبک و سنگین کنم باید چم و خمت را یاد بگیرم. نمیخواهم آبکی و بی مایه به دست مخاطب ب آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 ساعت: 22:14

از وقتی این ویروس لعنتی مثل اجل معلق توی آشفته بازار این روزها پیدایش شده به دفعات دست هایم را با آب و صابون  می شویم آنقدر که پوست دستم خشک شده و راه به راه بهشان مرطوب کننده می مالم. مثل وسواسی ها ب آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 6 فروردين 1399 ساعت: 2:20

امروز از آن روزهایی است که هوس هواخوری به سرم زده. تابستان های جنوب، تک آفتاب که می شکند عصرهای دل انگیزی دارد جان می دهد برای قدم زدن توی مسیر پیاده روی زیبای نزدیک خانه. روی سنگفرش هایی که هر دوسوی آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت: 19:41

عزیز دل، امروز قلب ها، پیکر پاکت را تشییع کردند. محشری بود. اقیانوس عشق و قدردانی مردم پیکر ت را تا جایگاه آرامش ابدی ت بدرقه کردند. شهادتت مبارک.  پرنده ای که پر پرواز گرفت در لانه ماندنش سزاوار آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت: 19:41

یکی از فانتزی های ذهنم این بود که همیشه دلم می خواست یک خانه درختی داشته باشم و یک وقت هایی فارغ از همه چیز و همه کس به آنجا پناه ببرم. توی تنهایی، برای خودم باشم. بنویسم، کتاب بخوانم و حتی گاهی آدم ه آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 14 فروردين 1398 ساعت: 17:28

یکی از فانتزی های ذهنم این بود که همیشه دلم می خواست یک خانه درختی داشته باشم و یک وقت هایی فارغ از همه چیز و همه کس به آنجا پناه ببرم. توی تنهایی، برای خودم باشم. بنویسم، کتاب بخوانم و حتی گاهی آدم ه آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 14 فروردين 1398 ساعت: 17:28

هیچ وقت لباس صورتی های بیمارستان را دوست نداشتم. منظورم همان لباس بستری بیماران است. برای خانم ها صورتی و برای آقایان آبی آسمانی است. آن شب با پالتو و لباس های خودم روی تخت دراز کشیدم. از آنجا که حالم آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 42 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 7:53

یلدای 97 یلدای96 یلدای 95 آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 66 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 7:53

می دانی؟ تلاقی چشمانم با سیه فام چشمانت معجزه بود. همان معجزه معروف: عین، شین، قاف. همان که بذرش نایاب است و کشتگاهش آن سوی دشت های دل. همان که وقتی جوانه می زند و می روید می شود تارتنک دلت؛ عصاره جانت را می فشارد و باده عشق در کام احساست می ریزد و تو به سلامتی اش، صراحی را لاجرعه سر می کشی. به سلامتی چشمانت! چشمان آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 20:20

در روزگاران قدیم، در یک کلبه کوچک حاشیه جنگل، هفت خواهر با پدر و مادرشان زندگی می کردند. پدر خانواده هیزم شکن فقیری بود. در غروب یکی از روزها هیزم شکن، خسته و غمگین به خانه برگشت. همسرش علت ناراحتی اش را پرسید. هیزم شکن گفت: " امروز هم با دوست هیزم شکنم غذا خوردم. هر بار او غذا می آورد و دعوتم می کند تا همسفره اش شو آفتاب مهتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت آفتاب مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5roshamajd1 بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 20:20